با یک نگاه اجمالی به تمامی دعوی کیفری و حقوقی متوجه میشویم که این دعوی عمدتا دارای دو طرف هستند. یک طرف مرتکب عمل خلاف قانون شده است و طرف دیگر از این کار آسیب دیده است. هر دو طرف دعوی مم میباشند تا خود یا نماینده قانونی آنها در جلسه دادگاه حاضر شوند. اما گاهی یک طرف یعنی خواهان یا خوانده در جلسه دادگاه حاضر نمیشوند. در این مطلب سعی در بررسی عدم حضور خوانده در دادگاه داریم.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید.
منبع:
عواقب عدم حضور خوانده در جلسه دادرسی – صدور رای
از نظر حقوقی خوانده اعم است از شخص حقوقی و حقیقی است که علیه او ادعایی مبنی بر ارتکاب عملی غیر قانونی توسط او مطرح شده است. در مقابل خوانده، خواهان قراردارد که همان شاکی میباشد یعنی کسی که بر علیه دیگری شکایت کرده است و مدعی شده است که بر علیه او جرمی اتفاق افتاده است از این رو به او شاکی یا مدعی میگویند.
از نظر قانونی در ماده 93 قانون آیین دادرسی آمده است که اصحاب دعوی میتوانند در جلسه دادگاه شرکت کنند. همچنین از نظر قانونی هیچ ایرادی وجود ندارد که شخص در صورتی که نتواند شرکت نماید لایحه بنویسید. به این شکل که شخص از قبل دفاعیات و گفتههای خود را به شکل نوشته حاضر میکند که به آن لایحه گفته میشود. سپس بدون اینکه در دادگاه حضور فیزیکی داشته باشد لایحه خود را به دادگاه ارائه میدهد و قاضی با خواندن لایحه رای مقتضی را صدور مینماید.
بر اساس ماده 94 قانون آیین دادرسی مدنی طرفین دعوا میتوانند به جای خود وکیل به دادگاه معرفی کنند. در این صورت دیگر نیاز به حضور خوانده نمیباشد و به جای او وکیل از حق او دفاع میکند. البته در صورتی که حضور خوانده در دادگاه اامی باشد باید در برگه احضاریه قید گردد که خوانده حتما باید شرکت کند و نمیتواند به جای خود وکیل به دادگاه بفرستد.
بر اساس قانون این که طرفین در دادگاه حضور پیدا کنند حق آنها است و اامی وجود ندارد. مگر در مواردی که خوانده مم به حضور در دادگاه است که در صورت عدم حضور او در دادگاه با حکم جلب و دستگیر شدن او را مم به حضور در جلسه دادگاه میکنند.
اما به طور کلی میتوان گفت حضور خوانده حقی برای او است تا بتواند دفاعیات خود را مطرح کند. اما اگر به هر دلیلی در جلسه دادگاه شرکت نکند این امر مانع از برگزاری جلسه و صدور رای نیست. بر این اساس ماده 95 قانون آیین دادرسی مدنی عدم حضور خوانده یا وکیل او در جلسه دادگاه مانع از برگزاری جلسه یا اتخاذ تصمیم نمیباشد. در این صورت رای به شکل غیابی صادر میشود.
البته این امکان وجود دارد در صورتی که دادگاه نتواند بدون حضور خوانده و توضیحات او تصمیم بگیرد جلسه برگزار گردد ولی اتخاذ تصمیم به جلسهای دیگر موکول شود. یعنی در جلسهای دیگر با حضور خوانده رای نهایی خود را صادر نماید.
قطعا قانونگذار برای زمانی که خوانده نمیتواند در دادگاه حضور پیدا کند در قانون استثنائاتی مطرح کرده است. یعنی در صورتی که حضور خوانده در جلسه دادگاه اامی باشد و خوانده به دلیل عذر موجه و قانونی نتواند حضور پیدا کند دادگاه میپذیرد. این دلایل موجه اعم از موارد زیر است:
1/ فوت یکی از بستگان نسبی مانند فرزند یا سببی مانند همسر تا درجه اول از طبقه دوم.
2/ حوادث قهری که مانع از حضور خوانده میشود. حوادث قهری یعنی حوادثی که خوانده در وقوع آن و جلوگیری از وقوع آن هیچ اختیاری ندارد مانند سیل و زله.
3/ ابتلا به مرضی که مانع از حرکت خوانده باشد یا اینکه حرکت کردن برای خوانده مضر باشد مانند فلج شدن.
4/ هرگونه اتفاقی که خارج از اراده و اختیار خوانده باشد مانع حضور او در جلسه دادگاه شود.
در دعاوی کیفری نیز بر اساس ماده 178 قانون آیین دادرسی کیفری در صورتی که متهم یکی از عذرهای زیر را برای عدم حضور داشته باشد و نتواند در موعد مقرر شرکت نماید مورد قبول دادگاه قرار میگیرد.
1/ احضاریه به دست متهم نرسد یا اینکه اینقدر دیر به او برسد که زمان کافی برای حضور در دادگاه نداشته باشد.
2/ بیماری سخت متهم یا والدین، همسر یا اولاد او به طوری که نتواند در جلسه دادگاه حاضر شود.
3/ فوت همسر یا هر یک از بستگان تا درجه سوم از طبقه دوم.
4/ در توقیف و حبس باشد و نتوان او را در جلسه حاضر نمود.
5/ وقوع حوادث قهری مانند سیل به طوری که امکان تردد نباشد و یا دچار شدن به یک حادثه مهم و خارج از اختیار متهم مانند بیماری واگیردار.
6/ هر مورد دیگری که از نظر قاضی عذر موجهی برای عدم حضور باشد.
گاهی پیش میآید که تعداد خواندهها در یک پرونده بیشتر از یک شخص است. به طور مثال دو یا سه نفر به عنوان خوانده احضار میشوند. برخی از خواندهها در دادگاه حاضر میشوند و برخی دیگر در جلسه حاضر نمیشوند و حتی لایحه نیز به دادگاه ارائه نمیدهند. در این صورت بر اساس ماده 304 قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه به دعوای مطروحه علیه تمام خواندگان رسیدگی کرده سپس رای مقتضی را صادر میکند. رای نسبت به خواندگانی که در جلسه حاضر نشدهاند و هیچ لایحهای ارسال نکردهاند غیابی محسوب میشود.
دادگاه در صورتی که خوانده یا وکیل یا قائم مقام او یا نماینده قانونی او در هیچ یک از جلسات دادگاه حاضر نشود و هیچ لایحهای هم ارائه ندهند رای را صادر میکند. یعنی دادگاه در مواردی که نیاز به حضور خوانده نباشد رای را صادر میکند. این رای اصطلاحا رای غیابی میباشد. البته رای در صورتی غیابی است که خوانده در هیچ یک از جلسات حاضر نشده باشد یا اینکه لایحه نداده باشد.
خوانده میتواند به این رای غیابی اعتراض کند و درخواست واخواهی بدهد.
اعم از شخص حقوقی و حقیقی که ادعا میشود کار غیر قانونی انجام داده است که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.
خوانده میتواند در دادگاه حضور پیدا کند ولی اامی وجود ندارد مگر در مواردی که از نظر قانونی حضور خوانده اامی باشد که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.
بله، رای به شکل غیابی صادر میشود که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.
برای دریافت پاسخ سوالات خود و مشاوره حقوقی در مورد عدم حضور خوانده در جلسه دادگاه میتوانید از خدمات مشاوره آنلاین و تلفنی وکیل دات کام بهره ببرید.
برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص عدم حضور در دادگاه، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آمادهاند تا با ارائه خدماتی در زمینه مشاوره حقوقی تلفنی وکیل دات کام به سوالات شما عزیزان پیرامون عدم حضور در دادگاه پاسخ دهند.
برای دریافت مشاوره حقوقی می توانید با متخصصین و وکلای با تجربه وکیل دات کام با شماره 02166419012 تماس بگیرید یا می توانید مقالات مجله حقوقی وکیل دات کام را مطالعه نمایید.
منبع:
عواقب عدم حضور خوانده در جلسه دادرسی – صدور رای
بیشک یکی از ویژگیهای اصلی آرای صادره از سوی محاکم قطعی و متقن بودن آنها است. به خصوص زمانی که یک رای بعد از مرحله بدوی در مرحله تجدید نظر هم مورد تایید قرار میگیرد. اما ممکن است به جهتی اشتباهی رخ دهد و باعث پایمال شدن حقوق فرد شود. با توجه به اینکه قانون گذار همواره به دنبال احقاق حقوق افراد جامعه است یک راه و روزنه برای بررسی مجدد آرا قطعی قرار داده است آن هم اعاده دادرسی میباشد. در این مطلب به بررسی تقاضای اعاده دادرسی در دادگاه تجدید نظر میپردازیم.
برای دریافت
منبع :
اعاده در لغت به معنای از سر گرفتن و بازگردانیدن است. از نظر حقوقی اعاده دادرسی به معنای این است که دادرسی درباره دعوایی که حکم قطعی آن صادر شده دوباره انجام شود. این موضوع فقط مخصوص آرا قطعی است.
با توجه به ماده 432 قانون آئین دادرسی مدنی اعاده دادرسی دارای دو نوع میباشد:
هرگاه رای قطعی صادر شود و شخص نسبت به آن اعتراض داشته باشد باید درخواست اعاده دادرسی بدهد. مرجع صالح برای رسیدگی به اعاده دادرسی همان مرجعی است که در مورد دعوا رای صادر کرده است. در نتیجه اگر مرجع تجدید نظر حکم قطعی را صادر کرده باشد تقاضای اعاده دادرسی باید به دادگاه تجدید نظر ارائه شود.
به طور مثال در دادگاه بدوی شیراز یک رای بر علیه آقای ب صادر میشود. فرد به این رای اعتراض مینماید. رای به دادگاه تجدیدنظر فرستاده میشود و در آنجا قطعیت پیدا میکند. آقای ب بعد از بررسی کردن موضوع متوجه میشود که رای اشتباه بوده در نتیجه درخواست اعاده دادرسی خود را به دادگاه تجدیدنظر شیراز میدهد.
فرد باید دادخواستی را تنظیم نماید و در آن موارد زیر ذکر گردد:
بر اساس ماده 426 قانون آئین دادرسی کیفری در صورت وجود جهات زیر شخص میتواند درخواست اعاده دادرسی بدهد:
عبارت است از درخواست برای بررسی مجدد رای قطعی صادر شده از سوی دادگاه تجدیدنظر که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.
مرجع صالح همان دادگاه تجدیدنظری است که رای قطعی را صادر کرده که در مطلب به تفصیل توضیح داده شده است.
برای دریافت پاسخ سوالات خود و مشاوره حقوقی در مورد تقاضای اعاده دادرسی در دادگاه تجدید نظر میتوانید از خدمات
برای دریافت اطلاعات بیشتر در خصوص اعاده دادرسی، به کانال تلگرام حقوقی وکیل دات کام مراجعه نمایید. کارشناسان مرکز مشاوره حقوقی وکیل دات کام نیز آمادهاند تا با ارائه خدماتی در زمینه
برای دریافت
منبع :
درباره این سایت